به گزارش خبرنگار فارس از شیراز، خوشبختانه طی سالهای اخیر اقدامات خوبی در رابطه با شناسایی استعدادهای برتر از سوی متولیان این حوزه نظیر بنیاد ملی نخبگان در قالب آییننامهها و بخشنامههای دانشگاهی صورت گرفته است اما مهمترین سئوالی که در این بین مطرح است، متوجه اقدامات بعدی نهادها در رابطه با موضوع نخبهپروری است.
اینکه چگونه از این ظرفیت پرورش یافته، بتوانیم قبل از مهاجرت آنها و از دست رفتن این توان بالقوه، به درستی بهره ببریم یا اینکه چگونه ساختار و بستر مناسبی برای حفظ و نگهداشت نخبگان در جایگاههای مختلف آموزشی، پژوهشی و یا تولیدی (صنعتی) ایجاد کنیم.
به همین دلیل تصمیم گرفتیم جهت پایش و تحلیل دقیقتر جزییات این موضوع به صورت موردی به سراغ نخبگان استان رفته و از نزدیک، پای صحبت آنها بنشینیم.
حسین افراسیابیان، از فارغالتحصیلان رشته زبانشناسی دانشگاه شیراز و یکی از نخبگان شیرازی است که توانسته است در سال 1395 حائز شرایط نخبگانی بنیاد شود و امروز از جمله افرادی است که معتقد است در صورت فراهم شدن شرایط حداقلی برای نخبگان، میتوان شاهد اتفاقات و جریانسازی خوبی در جامعه بود.
وی این گونه به معرفی و سوابق قبلی خود میپردازد: در شیراز متولد شدم و دوران تحصیل را در مدارس دولتی شهر تمام کردم، اما نقطه عطف زندگی من زمانی بود که وارد دانشگاه شدم و از همان ابتدا در کنار شرکت در کلاسهای درس، با فعالیت در انجمن علمی رشته تخصصی خودم، کانونهای فرهنگی و نشریات دانشجویی، فعالیت در حوزههای مختلفی را تجربه کردم.
اتفاقاً بعدها همین تجارب و مهارتهایی که در آن زمان مجبور به فراگیری آنها شدم، تبدیل به اصلیترین عوامل پیشرفتم در محیط کار شد. البته این فعالیتهای دانشجویی، تاثیر منفی بر روند تحصیلی و علمی من نداشت چون در هر دو دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد، جزو فهرست دانشجویان دفتر استعداد درخشان دانشگاه بودم و حفظ این تناسب، کمی کار را سخت کرده بود اما به هر حال، تلاشم بر این بود تا از حداکثر زمانی که در آن دوران داشتم، نهایت استفاده را ببرم و امروز هم پشیمانم که چرا از زمانی که فراهم بود بیشتر استفاده نکردم.
خوشبختانه نتایج خوبی هم در آن دوران برای دانشگاه گرفتیم تا آنجا که در جشنواره ملی رویش (ویژه کانونهای فرهنگی) در بین 132 کانون حوزه خبر و رسانه، رتبه اول را در کشور کسب کردیم، چون کارهایی که با همان امکانات اندک انجام میدادیم کم از تولیدات تلوزیونی نداشت.
قدری از رشته دانشگاهی خود بگویید؟
- بسیاری از افراد، زبانشناسها را با چندزبانهها اشتباه میگیرند، اما همیشه چنین نیست که یک فرد زبانشناس بر چند زبان تسلط داشته باشد . وظیفه علم زبانشناس شناخت ساز و کارهای زبانی است؛ اینکه چگونه آدمی زبان(ها) را فرا میگیرد و در زندگی روزمره خود به کار میبرد، مراحل زبانآموزی به چه ترتیب است و یا توضیح درباره تفاوتهای ساختاری و محتوایی زبانهای دنیا که از ماحصل این کارها در حوزه آموزش زبانهای خارجی، ترجمه، روانشناسی، نقد ادبی، واژهسازی و نظایر آن استفاده میشود.
در واقع، از آنجایی که زبانشناسی نسبت به ادبیات بیشتر به جنبههای ساختار درونی زبان میپردازد، به نوعی آن را علم مهندسی زبان هم معرفی میکنند.
افراسیابیان درباره فعالیتهای علمی و پژوهشی و اجرایی خود گفت: فعالیت به عنوان کارشناس دانشجویی و فرهنگی دانشگاههای کرمان و شیراز، مدیریت و سرپرستی واحدهای تحصیلات تکمیلی، کارگروه آموزش و برنامهریزی تحصیلی و کارآموزی در دانشگاه زند شیراز، همکاری با انتشارات علمی برازمان (شیراز) و برگزاری همایشها و رویدادهای متعدد پژوهشی برای دانشگاهها و سازمانهای استانی و ملی و نهایتاً تدریس برخی دورههای آزاد و تخصصی دانشگاه شیراز از جمله زمینههایی است که در چند سال اخیر تجربه اجرایی آن را داشتهام.
وی همچنین ادامه داد: خوشبختانه در سالیان اخیر با بازنگری دستورالعملهای بنیاد، احراز شرایط نخبگانی افراد صرفاً منحصر به فعالیتهای پژوهشی و علمی نشد و به تازگی فعالین دانشجویی و علمی دانشجویی از شانس بالاتری برای شرکت در طرحهای شناسایی و استعدادیابی بنیاد نخبگان دارند و همین امر هم سبب شد در سال 1395 با در نظر گرفتن سوابق اجرایی دانشجویی در کنار نگارش مقالات علمی و انجام چند طرح پژوهشی استانی، بتوانم از حمایتهای بنیاد نخبگان در قالب انجام طرح جایگزین خدمت وظیفه استفاده کنم و طرح خود را در زمینه امنیت امنیت گردشگران خارجی با دفتر تحقیقات کاربردی فرماندهی انتظامی فارس تمام کنم که امیدوارم به زودی شاهد اجرای نتایج طرح در قالب تاسیس پلیس گردشگری همانند سایر کشورها و مناطق گردشگری بینالمللی در استان و شهر خودمان باشیم.
این استاد زبان شناسی همچنین درباره فعالیت فعلی خود گفت: هماکنون نیز افتخار همکاری به عنوان یکی از اعضای خانواده بزرگ کانون زبان ایران را دارم، کانون زبان ایران، در دوره کرونا و پساکرونا جزء موفقترین مجموعههای آموزشی در برگزاری و پشتیبانی از دورههای آنلاین و غیرحضوری زبان در سطح کشور بوده است و شرکت دهها هزار نفر در استان و صدها هزار نفر در کل کشور، خود گویای رضایت زبانآموزان از دورههای آموزشی کانون است.
وی پیرامون چالش عمده پیش روی نخبگان و مطالبه اصلی آنها گفت: به نظر من، امروز عدم جذب و استفاده حداکثری از ظرفیت نخبگانی کشور یکی از مهمترین معضلات نظام اداری و اجرایی کشور است.
افراسیابیان در تبیین چالش نخبگان، ادامه داد: کافی است نگاهی به آمار تعداد نخبگان دانشگاهی که از طریق بنیاد، دفاتر استعداد درخشان و جشنواره دانشجویان نمونه کشوری، به عنوان نخبه شناخته میشوند، بیاندازید و آن را با مشکلاتی که در حال حاضر در حوزههای مختلف تولیدی، صنعتی، آموزشی و به ویژه مدیریتی کشور وجود دارد، مقایسه کنید، واضح است که وجود این مشکلات و خلاءها همه حکایت از این دارد که آن چنان که باید و شاهد، از این ظرفیت که برای پرورش و تربیت آن سالها زمان و هزینه صرف شده است، به درستی استفاده نشده و به بهرهبرداری نرسیده است.
وی ادامه داد: همین امر هم به موضوع اصلیِ ایجاد فاصله جامعه نخبگانی کشور و به خصوص پدیده منحوس مهاجرت و فرار مغزها منجر شده است، البته اصلا نمیتوانیم در این موضوع حکم کلی بدهیم چراکه قطعاً بخشی از این جمعیت آماری، جذب مراکز و نهادهای دولتی و خصوصی شدهاند، اما با استناد به دادههای آماری، میزان مهاجرت این دسته از افراد را نمیتوان به کلی نادیده گرفت.
افراسیابیان با اشاره به علل و عوامل ایجاد مشکل در جامعه نخبگان هم گفت: تعریف نشدن ظرفیتهای مناسب آموزشی، پژوهشی یا اجرایی در جامعه سبب شده است این دسته از نخبگان، وارد بخش خصوصی شوند و از آنجا که اکثر بدنه نخبگان کشور از تمکن مالی مناسبی برای ایجاد کسب و کارهای مستقل برخوردار نیست، نمیتوانند شرکتها و موسسات نوپا، دانش بنیان و تازه تاسیس خود را به نقطه مناسبی برای ادامه و بقا برسانند.
این نخبه در بیان حمایت های دولت از نخبگان هم به نکاتی اشاره کرد: حمایتهایی از سوی دولت از شرکتهای دانشبنیان و نظایر آنها صورت می گیرد، اما باز پای بیمه و مالیات و گیر و گرفتهای اداری که وسط می آید، بسیاری از آنها از ادامه مسیر منصرف میشوند و به همین دلیل هم تنها سرمایه انسانی خود، یعنی همین خلاقیت، نوآوری و ابتکار را به فراخوانهای دانشگاهی عرضه میکنند و در نهایت هم به مهاجرت از کشور روی میآورند.
تا زمانی که نخبگان درگیر تامین معاش هستند نمیتوانند به مرحله تولید و بهرهوری برسند
از افراسیابیان پرسیدم که آیا واقعا قشر نخبگان، حداکثر تلاش خودش را برای شناساندن خود به جامعه برای فرصتآفرینی بهتر داشته است؟
وی در پاسخ گفت: خیلی زیاد اما متاسفانه ناموفق، البته این نظر و تجربه واقعی و ملموس شخصی من است، اگر بخواهم ساده بگویم، علت در همان هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو است! در حقیقت، تا زمانی که نخبگان ما در طبقات پایین این هرم، درگیر تامین معاش اولیه، یا مسکن و یا نگران از قراردادهای موقت و کوتاه مدت کاری خود باشند، نه تنها نمیتوانند به مرحله تولید و بهرهوری برسند، بلکه رفته رفته این سرمایه و چشمه نبوغ و کارآفرینی میخشکد.
افراسیابیان این موضوع را به عنوان علت اصلی مهاجرت نخبگان دانست و با مکث کوتاهی ادامه داد: به همین جهت، وقتی عرصه به حدی تنگ میشود که این افراد امکان تأمین مسکن و مقدمات اولیه تشکیل زندگی مستقل را هم نداشته باشند، راهی به جز خروج از این شرایط یا همان مهاجرت را پیش روی خود نمیبینند.
وی با اشاره به تعداد زیادی از دانشآموختگان و نخبگانی که، پروژهها، کتاب، مقالات و طرحهای ارزشمند خود را نیمه کاره رها کرده اند، گفت: این دسته از افراد، آنقدر درگیر روزمرگی و تلاش برای تامین نیازهای اولیه و معاش خود شدهاند که پرداختن به فعالیتهای علمی و پژوهشی را یا به کلی فراموش کردهاند یا قطعاً به دید اولویت اصلی کاری به آن نگاه نمیکنند و این در حالی است که دانشگاهها و موسسات خارج از کشور، به طور عمده از این موضوع در جذب نخبگان استفاده میکنند و تامین امور رفاهی، مسکن و هزینههای زندگی را در مقابل تولید علم، صنعت، فناوری و یا آموزش از سوی آنان را تضمین میکنند.
وی با اشاره به افراد و گروههای خاصی که برای حل مشکلات نخبگان تلاش میکنند، گفت: البته گروههای خیرین متعددی نیز وجود دارند که متواضعانه در این بین سعی دارند علاوه بر پوشش مشکلات قشر ضعیف و آسیبپذیر جامعه، نگاهی نیز به رفع مشکلات مالی و یا تامین سرمایه اولیه کاری نخبگان داشته باشند، اما به نظر نمیرسد که رسالت این عزیزان مادامی که انتظار از نهادهای متولی و مرجع در این زمینه وجود دارد، در این حوزه تعریف شده و جایی داشته باشد.
افراسیابیان از تجربه زندگی خود هم گفت: این نمونه را به شخصه تجربه کردهام، متاسفانه تسهیلات خاصی جهت حمایت از اشتغال و یا ازدواج نخبگان آن هم در شرایط فعلی که نیاز آن بیش از پیش وجود دارد، از سمت نهادهایی که همواره شعار نخبهپروری و حفظ و نگهداشت آنها را دارند، یا تعریف نشده یا وجود ندارد؛ نه از سمت استانداری و ادارات تابعه و نه از سمت مراکز استانی بنیاد نخبگان و نه سازمانهای دیگر.
این استاد زبان شناسی در پاسخ به این سوال که آیا واقعا فرصتهای مناسبی در داخل برای فعالیت و بهرهبرداری از این ظرفیت نخبگانی فراهم نیست؟ بیان کرد: صحبت دقیقا سر همین فرصت آفرینی است که متاسفانه ساختار اداری و استخدامی کشور و امکانات و اختیارات سازمانها و دستگاهها، انعطاف لازم برای همکاری بلندمدت و مناسب با گروه نخبگانی کشور را ندارد و این را به خوبی میتوان در اسناد بالادستی و بخشنامههای این سازمانها به خوبی دید.
وی در ادامه گفت: هیچ مزیت و یا تسهیلاتی برای جذب رسمی ظرفیت نخبگان، فعلا در کشور وجود ندارد و طبیعی است زمانی که ما موفق به این کار نشویم، حتما دیگران ابتکار عمل را دست میگیرند و البته حتی اگر این امکان بعدها هم فراهم شود، به دلیل ساختار و چارچوبهای از قبل تعریف شده، امکان تعریف بسترهای جدید و به روز برای فعالیت نخبگان کشوری در بدنه کارمندی، وجود ندارد و چه بسا ممکن است اگر هم نوآوری و تغییری ایجاد شود، دیر یا زود با همراه نشدن مجموعه توسط همان بدنه قالب کارمندی پس زده شود.
این نخبه شیرازی در مورد استفاده سازمان ها از نخبگان هم گفت: در برههای از زمان، تصمیم بر آن شد تا سازمانها از نخبگان معرفی شده و مورد تایید بنیاد در قالب طرح «مشاورین جوان» استفاده کنند، جدا از اینکه نفس واژه مشاورین جوان، بار متناقض و پارادوکسیکالی دارد، چون مشاوردهنده باید از تجربیات اجرایی قویتر و مشاورگیرنده از نیرو و توان اجرایی بیشتری برخوردار باشد، اما حتی همین طرح هم به صورت فراگیر و مستمر اجرایی نشد که شاید اگر اینگونه بود، علاوه بر فرصتآفرینی برای جذب این افراد، انگیزهبخشی خوبی هم در این بین صورت میگرفت.
وی ضمن توصیه به والدین برای هدایت تحصیلی و شغلی فرزندانشان، بیان کرد: به شخصه بر این عقیده و باور هستم که نباید از مهارتآموزی نوجوانان از همان دوران کودکیشان غافل شد، یعنی اگر خودم فرصتی دوباره داشته باشم، شاید هنرستان و رشتههای فنی و حرفهای را برای ادامه تحصیل و یادگیری انتخاب میکردم.
افراسیابیان ادامه داد: با توجه به پایین بودن میزان حقوق و دستمزد در بسیاری از حوزهها، امروزه فرصتهای شغلی برای نیروهای کاربلد و زبده، متخصص و ماهر، بیشتر از قشر تحصیلکرده ناوارد فراهم است، بنابراین توصیه بنده این است که فارغ از زمینه تحصیل، در هر سنی، باید مهارتی کاربردی به ویژه در زمینه فناوری اطلاعات (IT)، فرا گرفته شود، دانش استفاده از ابزارهای کارآمد نرمافزاری و یا سختافزاری در همه جا، یکی از مزیتهای کاری برای متقاضیان اشتغال محسوب میشود.
وی دانشجویان را مخاطب قرار داد و افزود: به واقع دوران دانشجویی و فرصتهای موجود در دانشگاهها، چه از نظر زمانی و چه از نظر آزمون و خطا در فعالیتهای متنوع دانشجویی، بسیار فرصت محترمی است که باید دانشجویان آن را غنیمت شمارند؛ چراکه هرگز افراد در جامعه دیگر نه فرصت و نه امکان تجربهآموزی را دارند و باید مستقیماً وارد بازار کار شوند و در چنین شرایطی، افرادی با سوابق اجرایی بیشتر از اعتماد به نفس و تسلط بیشتری در انجام کارها و فعالیتهای اقتصادی برخوردار خواهند بود.
از این استاد زبانشناسی درباره اینکه آیا تا به حال به مهاجرت فکر کرده است یا نه هم پرسیدم و او این گونه پاسخ داد: به شخصه همیشه بر این باور بودم و هستم که رفتن، شاید فقط راه حل مناسبی برای پاک کردن صورت مسئله باشد! همواره معتقد بودم شاید نتوانیم گذشته را تغییر دهیم اما میتوانیم در ساختن آیندهای بهتر، سهیم باشیم.
وی در ادامه گفت: البته واقعا در این شرایط مشکل است که بتوان بر این باورها باقی ماند چون متاسفانه شرایط برای قاطبه نخبگان کشوری به نحوی رقم میخورد که روز به روز در تلاش برای فراهم آوردن شرایط مناسبتتری برای کار و زندگی خود، خستهتر از قبل میشوند و زمانی که شرایط خود را با دوستانشان که مهاجرت را به ماندن ترجیح داده اند، مقایسه میکنند، سودای مهاجرت بیش از گذشته آنها را وسوسه میکند.
افراسیابیان خاطرنشان کرد: اگر عزمی جدی در جهت تامین نیازهای اولیه و فرصتهای اجرایی و شغلی برای قشر نخبگان وجود داشته باشد، میتوانیم شاهد ثمرات حضور و فعالیت نخبگان کشور در امور مختلف جامعه باشیم.
انتهای پیام/س